دلمشغولیهای زنی در آستانه چهل سالگی

یک سری از تجربه هامو تو کانال تلگرامم میذارم @myfreshair

دلمشغولیهای زنی در آستانه چهل سالگی

یک سری از تجربه هامو تو کانال تلگرامم میذارم @myfreshair

یادداشت بیست و ششم

   

 


 اول، پذیرش سونگرافی شماره یک

+بیمار کو؟ دفترچه مال کیه؟

++خودم هستم

+ (با تعجب ) چند سالته مگه؟

++ 37

***

دوم، پذیرش سونگرافی و رادیولوژی شماره دو

+ مادرت کجاست؟

++ دفترچه مال خودمه

+مگه  چند سالته؟

++37

**

 تو هر دو  مورد هم وقتی  رومو بر می گردوندم که برم بشینم تا نوبتم بشه، مشخصا درباره م پچ پچ می کردن و متوجه می شدم که میگفتن بهش نمیاد

بالاخره رفتم دکتر ، دردهام دوباره زیاد شده بود

دکتر که  نه ، گفته بودم این جا متخصص نیست، پیش یکی از ماماهایی که معرفی شد که کارش خوبه، خیلی خوش برخورد بود،‌ موردم رو براش توضیح دادم اول با تعجب پرسید چند سالته مگه؟ گفتم 37، سوالات رو اینجور ادامه داد که دوره ماهانه منظمه یا نه ؟ اینقدر بی حواس و هول بودم که نگفتم مدتی مشکلاتی داشتم ، درباره منظم بودن نزدیکی و نوع جلوگیری پرسید ، گفتم جدا شدم ! از اونجایی که خاله بانو معرف این خانم بود، با خودم گفتم احتمال یک درصدی میدم که یه وقت با خانم ماما یه زمانی درباره م صحبت کنه و خب نمی شد بگم متاهلم

معاینه کرد و گفت مشکوکی به کیست سینه،‌ ولی برو پیش این سونوگرافی که می گم چون اینجا خیلی خوبه - محض قرارداد بین دکترا نیست ،‌ تعریف جایی که میگفت رو قبلا شنیده بودم ،‌قرار شد اگر نوبتم شد و قبل از 8 جواب سونو رو گرفتم برم پیشش در غیر این صورت بمونه واسه امروز و البته تو توضیحاتش گفت استرس اصلا برات خوب نیست و باید در حداقل میزان استرس  زندگی کنی

مراجعه کردم برای سونو نوبت ندادن و گفتن اول اردیبهشت تازه شروع می کنن به نوبت زدن و معلوم هم نیست چه روزی نوبتم بشه ،‌از اینکه از کسی بخوام  سفارشم رو بکنه و پارتی بازی بدم میاد،‌اکراه و ابا دارم اما دیروز مجبور بودم و تماس گرفتم با خاله بانو و سفارشم رو کرد برای امروز، چقدر هم منشیه منت گذاشت، من نمیدونم چه کار خاصی بود که کلاس میذاشتن که دکتر سونو سینه رو روزی دو تا بیشتر انجام نمیده و فلان و واسه گل روی شما و ... ، حالم از این جماعت کادر درمان به هم میخوره ، یه  جوری رفتار می کنن انگار خدا هستن و حالا قراره نوبت برات جور کنن چه اتفاقی افتاده ،‌اگر بدون ادا و اصول بخوان به همه نوبت بدن هیچ  کدوم از  این مسائل و سفارش کردن و غیره اصلا لزومی نداره

بگذریم

میخواستم بعد تدریس امروز صبح برم ولی شب نظرم عوض شد و تو کانال درسی برای دانشجوها پیام گذاشتم که کلاس تشکیل نمی شه و صبح اول وقت رفتم برای سونو- از تمام دلشوره ها و ناراحتی هام و درست نخوابیدن و ترسهام دیگه نمی گم- شب به ارنست ماجرا رو گفتم ، گفت من نگران نیستم ومیدونم چیزیت نیست،‌فردا ازت خبر می گیرم

صبح تازه منشی بهم گفت که چون ماما نوشته نمیتونن انجام بدن و باید برم یه دکتر عمومی همین بالا برام بنویسه،‌‌ دکتره رو هم که می شناسم و قبلا بهش مراجعه کردم ، تشخیصش خوبه ،‌رفتم و برام نوشت و برگشتم . نوبتم شد و رفتم داخل  اتاق ،‌ همونجا وقتی خوابیدم روی یونیت، دکتر بعد از این سوال تاکیدی که آیا ترشحی از سینه دارم یا نه شروع کرد به سونو - مرد بود و کمی هم سختم بود -  اعداد و موارد رو میگفت که منشی داخلی اتاق، نتایج رو یادداشت کنه ته دلم خالی شد ،‌می دیدم که تند و تند داره سایز میگه ،‌یکی و دوتا هم نبود ،‌شروع کردم به لرزیدن ،‌به سختی جلو خودمو گرفتم ولی  اشکم سرازیر شد ، اتاق تقریبا نوری نداشت ولی دکتر متوجه شد و گفت چرا گریه می کنی ؟ چیزی نیست ما مجبوریم همه رو گزارش کنیم نگران نباش،‌‌ اما آروم نبودم

هر دو سینه کیست داره و زیاد هم هست، اما دکتر سونوگرافی گفت خوش خیمه - فکر می کرد حالت چک آپ اومدم ، گفت سه ماه دیگه تکرار کن اما با یه جراح مشورت کن

نمی دونستم به اون خوش خیم بودن و فقط تکرار سونو دل خوش کنم یا به خاطر "با جراح مشورت کن" نگران بشم ،‌رفتم پیش ماما ،‌ گفت  خوش خبر باشی، گفتم فکر نمی کنم.

جواب بلند بالای سونو رو خوند و گفت هر دو سینه تو پرررر از کیسته ، حالا من به نظرم با نگاه ترسون و گذرایی که به برگه سونو کرده بودم نهایتا باید 7 یا 8 تا کیست باشه - نمی دونم این میزان خیلی محسوب میشه که بگن پرررر؟ میخوام بگم از لحاظ  پزشکی انگار زیاده این  تعداد-تازه مساله مهمتر اینه که کیست های سینه چپ تعداشون بیشتره ولی نمیدونم چرا فقط سینه راستم درد داره

برام آنتی اکسیدان قوی نوشت و باز هم تاکید کرد نباید  استرس داشته باشم و خوشبختانه کیستها خوش خیم هستن اما برای اطمینان منو میفرسته برای سی تی اسکن هر دو سینه و بعد نامه میده و منو میفرسته پیش نفر شماره اول سرطان سینه تو استان- فامیلیش رو هم گفت درست تو خاطرم نمونده، از ناراحتی اصلا تمرکز نداشتم- چون تو کلینیکش قبلا دوره گذرونده و با روال کارش آشناست، نگفت ماموگرافی ، گفت سی تی اسکن!  تو برگه برام نوشت و گفت برو دوباره پیش همون دکتر فلانی و بگو این رو هم برات نسخه کنه اگر گفت نمی خواد تو اصرار کن

گفتم حالا در کل درمان چیه؟ گفت کیس درمان نداره،‌‌ ممکنه بعدها کوچیک بشه یا حتی رفع بشه اما درمان نداره،‌‌ ولی نداشتن استرس و خوردن عسل و آنتی اکسیدانها برات خیلی خوبه که برات نوشتم

من رفتم و به بهانه نشون دادن جواب سونو دکتر رو دیدم و بهش گفتم این سی تی اسکن رو هم برام بنویس، گفت برای چی؟  گفتم  کیست دارم. جواب سونو رو ازم گرفت، نگاه کرد و گفت کی گفته سی تی اسکن لازم داری؟ نهایتا ماموگرافی میخوای می نویسم برو انجام بده معرفیت می کنم بهترین دکتر،‌‌ استاد دانشگاه فلان جا میشینه و ... گفتم اسم دکتر چیه؟ گفت خانم دکتر طهماسبی - فقط یادم بود که اسمی که این گفت با اونی که ماما گفت فرق داشتن-

مامو گرافی رو نوشت،‌رفتم همون جا که سونو انجام شد، گفتن ما انجام نمیدیم و باید بری فلان جا، اون جای دوم هم که رفتم حدود دو ساعت معطلی کشیدم تا انجام شد،‌‌ اما ماموگرافی اذیتم کرد مخصوصا سینه سمت راست که درد داره خیلی اذیت شد، جوابش فردا عصر آماده ست

این قدر گیج بودم که اومدم بیرون یادم نبود باید دارومو بگیرم،‌وقتی رسیدم خونه و دفترچه رو تو کیفم دیدم یادم اومد. به کسی چیزی نگفتم

فقط فردی وقتی وارد شدم گفت  چته؟ سریع به خودم اومدم که باید نقاب بزنم ، چون برای ابوی هم سوال بود که چرا امروز صبح لباس فرم تنم نیست و با لباس بیرون و آرایش دارم میرم ، باز ممکن بود بشینه فکرهای بیراه کنه

به ارنست ماجرا رو گفتم و خیلی گریه کردم،‌‌ از صبح چند بار تماس گرفته اما تماسهای عصرش آزارم داد،‌‌ میخواد  از این فکرها بیام بیرون و نگران نباشم ،‌ اما جمله هایی که میگه داغونم می کنه ، من گریه می کردم میگفت مگه حالا دکتر بهت گفته سرطان داری و 6 ماه دیگه زنده نیستی ؟ به گریه ادامه دادم یهو برگشت گفت یعنی این همه به دنیا وابسته ای؟ اصلا نمی تونم بگم چه حالی شدم حتی حرفم نمیومد فقط گریه و گریه-از ظهر هم سرکار هستم و اگر یکی می دید اینجوری گریه می کنم واقعا ناجور بود اما دست خودم نبود، چیزهایی دیگه ای هم می گفت و می خندید که فضا عوض بشه- الان  به شکل محو تو ذهنم هست چی شنیدم اما نمی تونم بنویسمشون - بین حرفهاش البته این رو هم گفت میتونم تهران برات وقت بگیرم و ببرمت اما معلوم نیست با یکی دو روز کارت تموم شه ، نه تو میتونی زیاد اونجا بمونی نه خودم،‌‌ ممکنه بریم دکتر بگه برو فلان آزمایش رو انجام بده ،‌همون یه روز وقت ببره ،‌دوباره بری بگه برو فلان کار رو بکن دوباره اونم یه روز دیگه بعد تازه معلوم نیست این دوباره ویزیت شدنت پیش دکتره بلافاصله بشه یا نه و ... هم روند تشخیص و درمانت طولانی میشه و هم آزار دهنده بخاطر مداوم رفتن و اومدن و ...،‌ فکر کنم همون شیراز بری دکتر بهتره

یه دلیل گریه م اینه که تازه می خواستم بی فکر و دغدغه زندگی کنم - حالا مطلقا بی دغدغه که نه ، چون خودم مرض خودخوری دارم- اما فکر می کردم قراره کنار ارنست یه آرامش و خوشبختی نیم بند و نسبی داشته باشم که بیا ببین چی شد

چیزی که برام مسلمه اینه که مدتهاست کیست دارم و اصلا نمی دونستم و اون بافتهایی که فکر می کردم غده های داخل سینه هستن و همه اونها رودارن، همونها انگار کیست بودن

به مصیبت نوشتم

نظرات 10 + ارسال نظر
گنجشک چهارشنبه 30 فروردین 1396 ساعت 15:21

اینا تغییرلت فیبروکیستیک هستن و خیلی شایعن نگران نباش
ماما تخصصش اونقدر نیست که برای تو سیتی درخواست کرده نهایتا یه مامو کارتو راه میندازه همون شیراز پیش یه جراح برو انقدم خودتو اذیت نکن
جواب سونو و ماموت کجاست من یه پزشک متخصصم البته بیهوشی هستم ولی ازین چیزا هم سردرمیارم جوابتو برام بفرست و نگران نباش

اون درخواست سی تی داد که جلو جلو اماده بذارم که معرفیم می کنه به دکتر طالعی معطلی نداشته باشم تو کلینیکش کار کرده و میگه لازمت میشه

منصوره چهارشنبه 30 فروردین 1396 ساعت 15:07

عزیزم من با شماره 88571065 تماس گرفتم بعد عدد 4 و بعد 1 را گرفتم به اطلاعات وصل شدم مورد را مطرح کردم خانم منشی هم برای سوم اردیبهشت وقت داد الان هرچی تماس گرفتم که برای سیزدهم وقت بگیرم جواب نداد فکر کنم وقت کاری برای امروز تموم شده فردا انشالله قبل از ظهر زنگ میزنم وقت میگیرم و اگر خانم منشی شماره همراهش را داد حتما براتون میفرستم

اپراتور بیمارستان به من گفت کد 3 رو بگیر یا خودشون برام وصل می کردن قسمت سرطان سینه ولی اصلا جواب نمی داد
ممنون عزیزم خیلی زحمت افتادی

منصوره چهارشنبه 30 فروردین 1396 ساعت 12:43

گلم با بیمارستان لاله تماس گرفتم . موضوع را باهشون مطرح کردم گفتن بهترین دکتر در اینجور موارد دکتر میر هستن .لذا با اجازه تون برای روزیکشنبه سوم اردیبهشت وقت گرفتم ساعت نه و نیم صبح باید اونجا باشید. منشی از من نام و فامیلی تون را خواستن . چون نام فامیلی تون را نمیدونستم منشی گفت اشکالی نداره روزی که تشریف اوردند بگن منصوره ایت الهی برام وقت گرفته. در ضمن شماره موبایلم را هم به منشی دادم

منصوره جان ممنون ازت ، عزیزم از صبح دارم با همین شماره ها که دادی تماس می گیرم اما قسمتی که وصل می کنن جواب نمیده من سوم اردیبهشت نمی تونم اونجا باشم ، میخواستم برای 13 ادریبهشت وقت بگیرم

نل سه‌شنبه 29 فروردین 1396 ساعت 23:05

چی شد؟

هنوزم هیچی ، طبق معمول میگن خوش خیمه ولی با متخصص مشورت کن ، البته جواب مامو یه چیز خاص رو مشخص کرده

منصوره سه‌شنبه 29 فروردین 1396 ساعت 20:35

با خوندن این پست بغض کردم ...
عزیزم کاش برای درمان میرفتی تهران بیمارستان لاله
آدرس لاله ـ شهرک غرب ـ خ سیمای ایران– نبش فلامک جنوبی تلفن : 88369862 الی 6
88571065 الی8

ادرس دو تا دکتر درجه یک تو این زمینه -البته به زعم این کسانی که رفتم پیششون- رو بهم دادن ، این بیمارستان زود وقت میدن؟

مریم سه‌شنبه 29 فروردین 1396 ساعت 11:22

اگه دوست داشتی جواب سونو رو عکس بگیر برام ایمیل کن
من تخصصم تفسیر جواب سونو و آزمایشه

جواب سونو و مامو رو گذاشتم همینجا

Afsoon سه‌شنبه 29 فروردین 1396 ساعت 11:20

سلام عزیزم منم کیست سینه دارم نگران نباش مشکلی نیست الان که توضیح دادی یادم اومد همین روالو من فقط سونو رفتم متخصص زنان دیدم و سونو رو هم دید گفت مطمئن باش چیزی نیست.
نگران نباش پیش یه متخصص زنان خوب برو جواب سونو رو هم ببر ماموگرافی هم که دادی دیگه این ادامه دادن فقط وقت میگیره و اعصابتو به هم میریزه

همشون دارن منو ارجاع میدن به متخصص سرطان سینه ، نه متخصص زنان ، نمی تونم فکر کنم چیزی نیست

Nahid سه‌شنبه 29 فروردین 1396 ساعت 09:22 http://rooznegareman.blogsky.com

دیدی گفتم عزیزم فیبرو کیستیک پراکنده هست. حالام نمیخوام مثل ارنست ازم ناراحت بشی ولی این عارضه واقعا شایع و بی خطره. اون چک کردنم برای محکم کاریه. توروخدا اینقدر ناراحتش نباش. خب استرست که بیشتر شد. برات خیلی دعا میکنم اسکارلتِ غیرِاوهارا

ناهید جان این چیزی که به صورت خاص تو مامو مشخص کرده به نظر کیست ساده نیست، فقط انگار نمی خوان بهم بگن، شاید هم اشتباه می کنم

مرمر سه‌شنبه 29 فروردین 1396 ساعت 00:20

عزیزم متاسفم, امیدوارم چیز مهمی نباشه.

امیدوار بودم چیزی نباشه ولی به نظر میاد هست، شاید هم من اشتباه می کنم

نل دوشنبه 28 فروردین 1396 ساعت 23:24

گلم نمیدونم کیستهات از چه نوعی هستن..اصن نوع داره یا نه کیست سینه...
من دوستم کیست سینه داشت....خوب شد...باور کن قرار نیست اتفاق ناخوشایندی بیفته حتما..
انشالله و امیدوارم که خوش خیم باشه و با گذر زمان و انتی اکسیدان خوب بشه...
منتظر جواب فردا هستم..توکلت ب خدا

باید مراجعه کنم به متخصص

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.