امروز ساعت 5 وقت سونوه ، انگار این کیستهای من سیستم هوشمند آزار و اذیت دارن ، مثلا هر بار وقت دکتر دارم یا سونو ، هی بیشتر درد دارن و سوزن سوزن می شن ،هی بگن ببین ما هستیما بدبخت حرص بخور ، حرص بخور ، حرص بخور... مرض دارن عین خودم!
ترکیب ماسکهاتون رو ثابت نگه ندارین، مثلا سه هفته مداوم هر روز اگر از ماست و جوانه گندم استفاده می کنین ، بعدش یا یه چیزی بهش اضافه کنین یا جوانه گندم رو با یه چیز دیگه عوض کنین
جو دو سر گیر آوردم ، هم سبوسش رو و هم به شکل پرک، از هایپر استار خلیج فارس، پودر کردم و تو ماسک همراه جوانه گندم استفاده می کنم ، ولی حواستون باشه این ترکیب رو مثل سیمان می کنه ها ، یعنی یا ماست بیشتری بریزین یا کمی آب قاطیش کنین یا مثلا چند قطره قهوه دم کرده-قهوه هم برای رفع لک خوبه-
تجربه دیگه این که ماسک رو درست کنین بذارین بمونه قشنگ عصاره چیزی که ریختین تو ماست در بیاد گاهی شب ماسک فردامو درست میکنم میذارم واسه دو نوبت روز بعد ولی نکته خنک مصرف کردنش رو فراموش نکنین
نخود رو هم خیس کردم به مدت یک روز و نیم ، دو سه بار هم آبش رو عوض کردم ، بعد کوبیدمش ، گذاشتم تو آفتاب خشک شد ، پودر و الکش کردم ، اون رو هم گاهی تو ماسک استفاده میکنم - رفتم یه عطاری گفتن نداریم ، آرد نخودچی ببر گفتم نمیخوام، جای دیگه هم نگشتم ، حوصله بازار گردی نداشتم، اگر گیرتون اومد می تونین آماده بخرین-
حالا قصد دارم یه کم دارچین رو هم امتحان کنم ، بعد نتیجه رو میگم ، دارچین ممکنه باعث التهاب پوست بشه ها ، همینجوری مصرف نکنین ، چون گردش خون رو زیاد میکنه ، برای شوک به پوست برای ترمیم و از بین بردن لک می تونه خوب باشه ، اما میزان مصرفش مهمه میخوام از یه سر قاشق چای خوری استفاده کنم ببینم چه جوابی میده و البته نه هر روز ، ممکنه این ترکیب با سه روزی یکبار استفاده بهتر باشه، نتیجه رو بهتون می گم
به عنوان آب رسان از فیس دوکس استفاده میکنم ، قیمت 17/800 از داروخانه میگیرم ، به صورتم می سازه ، نوبت شب ماسکم رو که میذارم ، ده دقیقه-یک ربع بعد شستشو آبرسان می زنم و ویتامین ای دور چشم و یک ربع یا بیست دقیقه صبر میکنم جذبش کامل بشه و بعد میخوابم ،-نوبت ماسک روزم رو که میذارم بعدش کرم روز الاستینه و کلاژن رسان و مغذی دیادرماین رو استفاده میکنم و کرم دور چشم فیتومر-
گاهی مارکهایی که به نظر میاد شناخته شده نیستن یا قیمتشون خیلی بالا نیست خیلی خوب جوابگو هستن و لازم نیست حتما یه محصول گرون بخرین ، الارو بهم پیشنهاد شده بود اما حدود 60 تومن بود ، نخریدم، با تردید این face doux رو خریدم و حالا راضیم ، رفتم دومیش رو هم خریدم
یواش یواش باید یه مرکز زیبایی و ماساژ صورت و ماسک و فلان بذارم - ارواح شکمم متخصص شدم تو این زمینه-
ارنست میگفت میخوام مادرم رو ببرم دیدن فامیلهاش چند روزه میرم و میام، میگفت دخترم نمیاد- همیشه میگه با طرف پدری رابطه خوبی نداره- یهو دیروز ظهر پیام داده که اونم دقیقه نود گفته میام و سر فرصت مناسب باهات تماس میگیرم! این یعنی مبادا بهم زنگ بزنیا
واسه عید هم که بعد عملش حالش بهتر بود باید میرفت به مادرش برای عید سر می زد- که تو شهر دیگه ای ساکنه ، گفته بودم؟- میگفت دخترم نمیاد، بعد بدون اینکه بگه کی راه افتاده رفت و زنگ هم نزد ، بعد بهم گفت اونم دقیقه نود باهام اومده!
حساس شدم، چرا همیشه دقیقه نود راه میفته باهاش میره ؟ تازه میگفت از امروز کلاس گیتار داره
نمیدونم بگم وارد وادی بی اعتمادی شدم ؟
اصلا نمیخوام پشت تلفن سر این مسائل باهاش صحبت کنم ، تجربه خوبی ندارم از واکنشهاش ، پشت تلفن و با پیام خوب دور بر میداره ، ولی وقتی جلو روش باشی فرق داره ، تاثیر و نفوذ من رو آدمها اصلا پشت تلفن کارایی نداره ، فقط وقتی حضوری حرف می زنم به نظرم میاد ممکنه تاثیر گذار باشه
اگر موقعیتی شد حضوری دیدمش خیلی حرف دارم بریزم بیرون داره تبدیل به غده میشه عذابهایی که دارم تحمل میکنم
از دیروز که رفته تا الان خبری ازش نیست و لابد بازم میخواد موقعیت و شرایط رو بهانه کنه ، توقع هم داره درک کنم ، این مدت هم البته باهاش سرسنگین بودم ، فکر میکنه بابت اون یک هفته ایه که با برادرش اینا بوده ، نمیدونه دقیقا ماجرای سردی من چیه ، حالا فرض که اینجوری باشه ، اگر تنش نخاره باید این بار عبرت بگیره اون رفتار رو نکنه که بره و پیداش نشه و گرنه بدتر میکنم
هفته پیش برگشت بهم گفت اگر نمیخوای و اینجوری سردی تموش کن ، بهش گفتم تو انگار دلت میخواد تموم شه ، من جلوتو نمیگیرم ، میخوای تمومش کنی بکن ولی اینکه فکر کنی من راه دستت می دم بخوای تقصیر تموم شدنش رو بذاری عهده من کاملا در اشتباهی، نمیخوای تمومش کن. من همین مدلی هستم نمیخوای بفرما - این مدت تا حرف زده براق شدم و یقه شو چسبیدم ، البته اوشون کاملا متمدنانه از عبارت پاچه گیری در موردم استفاده کرده و گفته چرا پاچه می گیری؟ باز پریدم بهش گفتم اگر من این رو گفته بودم که بلوا به پا می کردی ؟ هر چی میگه دو تا میذارم روش جوابشو میدم ، اصلا هم رعایت نمی کنم ، حتی یه کلمه محبت آمیز هم این مدت بهش نگفتم، سر عناد دارم باهاش
میخوام تجربه کنم حس اون زنهایی رو که اصلا عین خیالشون نیست و هر جوری دلشون بخواد حرف می زنن احترام نگه نمی دارن و بلبل زبون هستن-البته اکثرا کسی این کار رو میکنه که جایگاهش محکمه و طرف به راحتی نمی تونه ازش جدا بشه، من تو همین موقعیت متزلزل فعلی هم میخوام خودم رو سفت نگه دارم ، اگر ترس از دست دادنم رو داره باید تحمل کنه ، اگر هم نداره که به درک. دیگه نمیخوام ترس از دست دادن اذیتم کنه ، نمیخوام این بشه دستاویزی براش که فکر کنه می تونه آزارم بده با این ترس- مردها کافیه این رو بدونن دیگه زندگی برات نمی ذارن-
علتشو نمیدونم
اما خوب آدمها هم با هم فرق دارند
من خودم خیلی زود جوش میارم
و این خیلی بده خیلی
کلا منطق آدمو تعطیل میکنه
تجربه نشون داده بحثای اساسی پشت تلفن و با اس ام اس به بیراهه کشیده میشه
حرفهای اصلی باید رودر رو باشه تا بشه نتیجه گرفت
من بارها تجربه اش کردم و الان تلاش میکنم تلفنی موضوعات مهم که نیاز به صحبت و بحث داره را مطرح نکنم
پس چطور خودم اگر بحثی پشت تلفن پیش بیاد کاملا منطقی برخورد میکنم و بی راهه نمیرم؟ والا این مردا تو بحث و دعوا بویی از منطق نبردن ، بعد همه جا به عنوان واقعیت علمی جاز می زنن مغز مرد منطقی عمل میکنه و مال زنها احساسی !
البته اوشون هم به نظرم می دونه قدرت تخریب به این شکل بیشتره عمدا این کارا رو میکنه ، تنش میخاره که تو بحث پوزه طرف رو به خاک بماله ، اما گذاشتم براش ، فقط حضوری ، فعلا دارم کج دار و مریز رفتار میکنم ، البته اگر باز تا موقعیت حضوری جور بشه بهانه ای نکنه و دعوا راه نندازه