خاله ریزه خیلی پر جنب و جوشه ، یه جا نمی شینه و مدام دوست داره بازیهای پر تحرک بکنه و بدوی دنبالش و بپر بپر کنه ، یه بازی باهاش می کنیم که خودش اسمش رو گذاشته بدو بدو، اون می دوه باید بدویم دنبالش بعد خودشو می ندازه زمین باید بوسش کنیم تا دوباره بلند شه بدوه و این سیکل ادامه داره و ماشالله خسته هم نمیشه
از اون طرف تربچه برعکس ، مثلا میخواد اسب سواری کنه ، به این بازی می گه چیکُل چیکُل - به جای پیتیکو، پیتیکو- چطوری؟ میره میشینه رو کمر کسی که قراره باهاش بازی کنه ، بعد انگار که واقعا سوار اسب باشه باید هی خودتو تکون بدی و بالا و پایین شی تا غش غش بخنده
دیروز مادام بهش گفته تربچه بیا بدو بدو بازی کنیم ، هی گفته بدو تا بدوم دنبالت تکون نخورده، اومده دست بالا کرده که بغلم کن، بغلش که کرده تربچه گفته بدو بدو -یعنی حالا که بغلتم تو بدو-مادام گفته خب مامان الان من بدوم کیو باید بگیریم؟
یعنی هرچی خاله ریزه خودش تحرک داره برعکسش تربچه اگر هم بخواد بازی کنه کل تحرکش رو یکی دیگه باید انجام بده تا خانم کیف کنه
بچه همان پدر است دیگر!
اون هفته ماسک زده بودم خاله ریزه اومده بود پایین واسه بار اول منو اونجوری می دید، گفت این چیه عمه جون؟-اینقدر شیرین میگه عمه جون ، یا عمه جون جون که دلم ضعف میره براش - گفتم ماسک زدم ، پیرم میخوام جوون و خوشگل بشم. چند روز بعد دوباره اومد ، بهم گفت عمه ماسک نزدی؟ پیری می میری
خاله ریزه به والده میگفت مامانو،حالا تربچه مانونو صداش میکنه
این روزا دلم فقط به این بچه ها خوشه و مکالمه ویدئویی هر روزه با مادام که یه وقت احساس تنهایی نکنه
والده یه چیزهایی فهمیده ، یکی از مکالمه های من و مادام رو شنید ، احتمالا به ابوی بگه که گلامپی چندین بار اومده و رفته ولی مادام و تربچه رو نیاورده با خودش،البته همه مون میدونیم گلامپی رفتارهاش با مادام درست نیست ، اما اینکه دیگه نذاره بیاد خانواده شو ببینه دیگه نوبره
یعنی قشنگ الان مصداق این ترانه هستم
دنیای این روزای من درگیر تنهاییم شده
تنها مدارا میکنیم دنیا عجب جایی شده
سلام خوبی؟
میگم برای تنظیم قاعدگی چه عرقی بود؟ رازیانه و فراسیون؟
آمپول سه ماهه زدم برای جلوگیری حالا هر ماه جای یک هفته پریودی دو سه هفته لکه بینی دارم
سلام گلم، ممنون تو چطوری ؟
عرق فراسیون که میتونی با رازیانه مخلوط کنی، من یه سری با رازیانه خوردم دوره بعد به نظرم رسید یه کم درد دارم دوباره فراسیون تنها رو ادامه دادم
این امپول روی هر کسی یه عوارضی داره، یکی از همکارهام گفت رفته زده سردردهای وحشتناک گرفته البته فکر کنم اثر آنی بوده بعد چند روز خوب شده
گلم چرا خودت با گلامپی صحبت نمی کنی ؟ شاید مشکلشون حل بشه .
یادته یه سری صبحبت کردیم ؟ تابستون پارسال بود ، اصلا فایده نداره ، هر کاری دلش بخواد می کنه
یکی از مشکل ها اینه که انگار واقعا باورش شده لطف کرده اومده دخترمون رو گرفته، از بس اون خواهرهای عفریته این حرف رو زدن یابو برش داشته، چندین بار حتی جلو خواهرم این حرف رو زدن، فکر کن دیگه خواهرم که نیست بین خودشون چقدر چرند می گن