فکر میکردم همه رفتن نارستان بخاطر عید تلخی پیش داییم اینا باشن و منم چند روز استراحت می کنم و بعد میشینم به نوشتن تو وبلاگ. که.... زرت روز دوم فروردین، مادر بزرگ بانو فوت شد و همه فامیل مثل مور و ملخ از همه جا ریختن اینجا. حالا ربطش چیه؟ ربطش اینه که صاحب عزا متوفی رو خاک کرد و تموم شد و رفت ولی اون مفت خورهایی که همیشه دنبال بهانه برای تِلِپ شدن تو خونه فک و فامیل هستن، ما رو ول نکردن
اگر گفتین کیا؟ باریکلا دخترداییهای والده. همون مشهدیها که هر وقت میان تا جون صاحب خونه رو در نیارن بر نمیگردن خونه هاشون
کارد بزنن خونم در نمیاد. وبلاگ نویسی پیش کش، نتونستم تو سکوت و آرامش تمدد اعصاب کنم و رفرش بشم برای بعد از عید!
سلام عزیزم. سال نو مبارک و پر از خوشی و برکت برای همه. از مشهدیا نگو که دل منم خونه ازشون دقیقا ما هم یه گله فامیل مشهدی آویزون داریم که به مناسبت های مختلف تلپن خونه ی مامانم و نمیرن تا خسته بشن و غذاها و پذیرایی دیگه واسشون تکراری بشه
ممنون عزیزم. واسه خودتم مبارک باشه
انگار هر چی فامیل تو مشهد هست همین مدلین. خدا ازشون نگذره!
سلام اسکارلت جان ...
فوت مادربزرگ بانو تسلیت ..
چه عید پر دردسر و اعصاب خوردکنی داشتید .
راستی مشکل سیل هم داشتید ؟
مادام عزیز حالش چطوره ؟ با سیل شیراز مشکلی براش پیش نیومد ؟
باور کن همش نگران مادام و تربچه بودم .
ناامیدانه وارد سال جدید شدیم . سالی بسیار تلخ و سخت هم به لحاظ اقتصادی و هم اقلیمی و هم تحریمها
ممنون مهربونم. خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
از سیل و تلخیهاش نگو که دلم نمیخواد بهش فکر کنم. همه مملکت رفت روی اب و مردم ندار بیچاره تر از پیش، نمیدونن هول جونشون رو داشته باشن یا بخاطر دود شدن کل زندگیشون دق کنن
خدا نصیب نکنه. بدتر، اونایی که تو این ماجرا عزیز از دست دادن
خواهرم اینا خوبن. الحمدلله جاشون امنه