دلمشغولیهای زنی در آستانه چهل سالگی

یک سری از تجربه هامو تو کانال تلگرامم میذارم @myfreshair

دلمشغولیهای زنی در آستانه چهل سالگی

یک سری از تجربه هامو تو کانال تلگرامم میذارم @myfreshair

یادداشت سی ام

  

 


 امروز صبح ابوی اومد بهم گفت چی شد تو واسه دکتر چکار می کنی و  چطوری میخوای نوبت بگیری، به هیچیش فکر نکنیا و...
یادتونه گفتم میخوان به دختر عموی ناتنی زنگ بزنن که چون آشنا داره برام تو سریعترین زمان ممکن و بهترین دکتر وقت بگیرن؟  

بعد تماس گرفتن با دختر عموم یه جریانی شد

مثل اینکه چندین روزه زن این عمو دچار سکته مغزی و قلبی همزمان شده، تو کماست و حال خوبی نداره، بخاطر ماجرای بنایی طبقه بالا، والده و ابوی از همه دنیا تقریبا بی خبرن و نمی دونستن، ابوی تماس گرفته و به شکل روتین احوال عمو و زن عمو رو هم پرسیده اونا فکر کردن ابوی خبر داره و گفتن همونجور ممنوع الملاقات و تو کما و... 

ابوی گیج شده بوده ولی سریع خودشو جمع می کنه و دیگه در مورد من چیزی نمی گه، حتی گفته بود امروز عصر میره برای دیدن و احوالپرسی که فردی گفت کجا میری؟  زن عمو ممنوع الملاقاته، رفتن فایده نداره جز ایجاد زحمت برای خانواده عمو که حال و احوال درستی هم ندارن احتمالا

فقط خواستم بگم ببینین چقدر خوش شانسم من

امیدوارم زن عمو سلامت شه، گرچه قرائن فعلا خلاف این امیدواریه

**پ. ن

این روزا بیشتر از همیشه مدام مراقبم و میترسم نکنه ترشحی از سینه ببینم، یعنی زندگیم شده عذاب و وحشت

نظرات 15 + ارسال نظر
منصوره دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 ساعت 22:34

ممنونم مریم جان و گنجشک جان
از آشنایی تون بسیار خوشحالم
و ممنونم از اسکارلت جان بابت این آشنایی
دوستتون دارم ....فدای قلب مهربونتون

مریم شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 17:52

دست منصوره جون درد نکنه.
یکشنبه زنگ بزن از منشی طالعی بپرس ببین سه شنبه هست یا نه بعضی مطبها ممکنه باز باشند

دیگه یه بارگی یک شنبه بلند شدم و رفتم

گنجشک شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 17:36

منصوره جون دستتون درد نکنه
ایشالا چارشنبه با کلی خبر خوب خوب میای تا اون موقع انرژی مثبت

واقعا لطف کرد خیلی خیلی زیاد
از تو هم ممنونم گنجشک

منصوره شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 12:20

اسکارلت جان اگر منشی خبر نداشت که براتون وقت گرفته شده بفرمایید دکتر در جریانه ... منشی به دکتر بگه همونی که آیت الهی وقت گرفته
مریم جان سلام عزیزم ....حالتون چطوره ....خوشحالم از آشنایی تون ....من تو سن بالا ینی 40 سالگی به بعد رفتم دانشگاه تا مقطع ارشد درس خوندم و خانه دارم

ممنون ازت منصوره جان هر چقدر بگم از لطفت کم گفتم

Afsoon شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 11:04

گلم نگران نباش هرچند میدونم من فقط دارم میگم یه بار دکتر پاتولوژیست به من گفت سرطان تیروئید داری برای کارهای تکمیلی لامتو میدم همکارام ببینن همین حال تو رو داشتم تا چندروز بعد خیلی راحت اومد گفت من اشتباه کرده بودم

فعلا تا حدی خیالمون راحته البته نه صددرصد ،‌همه هنوزم نگرانن چون هیچ تشخیصی رو به جز جواب نمونه برداری بافتی قابل اعتماد نمی دونن ،‌باید برم اون رو انجام بدم

منصوره جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 23:43

سلام گلم دکتر طالعی پیام داده سه شنبه یا چهارشنبه مطب باشید و بفرمایید
آیت الهی وقت گرفته
عزیز دلم امیدوارم هیچی نباشه و خبر خوشحالی بهمون بدی
میبوسمت گلم

سلام عزیزم، چقدر لطف کردی، همین که بگم ایت الهی وقت گرفته کافیه؟ چون باید به منشی بگم، ممکنه دکتر یادش نباشه به منشی اطلاع بده
سه شنبه هم که تعطیل رسمیه، دکتر یادش نبوده؟ یا با وجود تعطیلی مطب بازه؟
خصوصی رو هم دیدم، شرمنده م کردی واقعا
مریم تو کامنت یه سوال ازت پرسیده

مریم جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 23:01

منصوره جان شما شغلت چیه؟

زیر کامتتش نوشتم، میبینه

مریم جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 22:46

حیف که دکتر طالعی فردا نیست وگرنه مسیرم همونجا بود خودم میخواستم برم دکتر زنان میتونستم برات نوبت بگیرم

ممنون عزیزم، به خیال خودم گفتم شنبه عصر زنگ میزنم کم و کیف نوبت دهی رو کلا از منشیش می پرسم، ولی میگی شنبه مطب نیست!

منصوره جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 20:22

گلم الان به دکتر طالعی پیام دادم به محض این که جواب داد حتما خبرت میکنم

ممنون عزیزم، یکشنبه یا چهارشنبه میخواستم برم شیراز برای نوبت گرفتن

منصوره جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 18:37

سلام عزیز دلم ....متاسفم که این اتفاق برای زن عمو افتاده ....انشالله بهتر بشن
گلم اگر تصمیم داری شیراز دکتر بری .....بیشتر نظرت کدوم دکتر هست .....دکتر طالعی یا طهماسبی .....شاید بتونم کمک کنم و برات وقت بگیرم

سلام منصوره جان، چقدر زحمت افتادی عزیزم ، هی داری بهم لطف میکنی، نامه برای طالعی بهم دادن ، البته طهماسبی هم گفتن دکتر خوبیه اما پیشنهاد اولشون طالعی بود

Nahid جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 17:52 http://rooznegareman.blogsky.com

امیدوارم مورد مشکوکی نباشه. امیدت به خدا باشه عزیزم.

با ته دل خالی منم امیدوارم چیزی نباشه

نل جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 17:33

عزیز پاشو خودتو جمع و جور کن
یعنی چی؟؟
باور کن میفهمم سخته.خصوصا نمیدونی چی هست و تا چ حد باید نگران باشی...
اما پاشو پاشو خودتو جمع و جور کن دختر..دنیا که ته خط نرسیده!!
همینکه اینقدر توان از نظر جسمی و مالی داری که میتونی پیگیر قضیه بشی خوبه.همینکه میتونی امیدوار باشی چیزی نیست خوبه.همینکه امروزه درمان پیشرفت کرده در تمام زمینه ها خیلی خوبه!

دختر جان پاشو حالتو جابجا کن...پاشو..
ما هم هستیم کنارت.خانواده ات هستن...ایشالله چیزی نیست:)

نل گفتنش اسونه من خودمو باختم چون دقیقا نمیدونم جریان چیه و کجای ماجرام
ممنونم از همه تون که هستین

مرمر جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 14:07

عزیزم.... چه حالی داری تو دختر...

ترس ، همیشه کم میارم در مورد موقعیتهایی که برام مشخص نیستن، از وضعیت مبهم می ترسم و همیشه هم گرفتارشم

مریم جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 13:27

راستی نوبت دهی اکثر دکترا تو شیراز اینجوریه که از ساعت ۳:۳۰ میری در مطب به ترتیب هر کی اومد اسمشو تو لیست مینویسه بعد ساعت ۴-۴:۳۰ که منشی اومد بر اساس اون لیست نوبت میده و اگه اسمت اولای لیست باشه همون روز نوبتت میشه
اگه بخوای مطب دکتر طالعی بری همین سیستمه

ممنون عزیزم ، اگر اینجوریه ممکنه هفته دیگه بتونم ویزیت بشم

مریم جمعه 1 اردیبهشت 1396 ساعت 13:19

ای بابا ایشالا حال زن عموتون خوب شه

ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.