یه جورایی دنیا رو سرم خراب شده. سالها تو فکر رفتن از ایران بودم. نمیشد. شاید چون خودم هنوز گیر وابستگیهای خانوادگیم بودم ولی بیشتر ترس از رفتن داشتم میترسیدم نتونم تنهایی هندل کنم و...
دقیقا همین ۵ دقیقه پیش متوجه شدم بیتا رفته، شیرین گفت بیتا رو اد کن تو گروه واتزاپ. گفتم ای بابا مگه باز شماره عوض کرد؟ گفت آره - حالا جالبه خود بیتا پیام نداده ها، شیرین پیغام آورده-
شماره رو که گذاشت دیدم کد 0044،
گفتم رفت؟ گفت اره. گفتم چه بیخبر، کارش چه زود درست شده. اد کردم شماره شو. اواتارش رو دیدم با یه پولیور و شلوار ساده، کنار دو تا درخت کریسمس ایستاده. مشخصه تو فروشگاه یا پاساژ باید باشه
جداییش تو تابستون بود، یعنی بعد جداییش اقدام کرده برای رفتن؟ یا از همون موقع که اختلافشون شدید شد و دیگه تصمیم گرفت جدا شه اقدام کرده که وقتی طلاق صادر شد از لحاظ زمانی جلو باشه
اخه خیلی زود تونست بره. فقط یه احتمال میمونه اونم اینکه با یه مقیم اونجا ازدواج کرده باشه که به این سرعت تونسته بره - شیرین قطعا خبر داشته ولی امشب کاملا منکر شد و گفت خبر نداشتم-
کلی چیز تو ذهنم زنده شد، رویاهایی که واسه رفتن داشتم و زندگی که برای خودم تصور میکردم، اوضاع نابسامان مملکت این روزها، همه و همه داغ دلمو تازه کردن
کاش میرفتم. تصمیم دارم ازش سوال کنم چطور اقدام کرده که به این زودی تونسته بره. از لحاظ مالی اونجا قراره چطور تامین باشه. زبان انگلیسیش هم خوب نبود تا اونجا که میدونم،از نظر مشغول به کار شدن مشکل نداره؟راحت میشه کار پیدا کرد؟
وای من باید ازش بپرسم. خیلی سوال دارم خیلی.
اگر شرایط به نسبت راحت باشه، قطعا اقدام میکنم و بیخیال هر چیزی که اینجا دارم میشم
سلام گلم ....قطعا بهترین تصمیم ، مهاجرت و رفتنت هست عزیزم
روز به روز اوضاع مملکت بدتر میشه ..... هر چه زودتر اقدام کن گلم .... هر کس بتونه بره اونور آب ، حتما برده
فقط یه چیزی اگر رفتی ، ماها را فراموش نکن و باز هم از حال خودت ما را بیخبر نزار ...خیلی خیلی دوستت دارم
شاید رفتن شما ، باعث رهایی مادام هم بشه
بهش پیام دادم و گفتم سر فرصت ازت سوال کنم از چه طریقی اقدام کردی که اگر به نسبت راحته منم اقدام کنم، دیده هیچی جواب نداده! دلم میخواد از یه اشنا که تجربه عملی داره سوال کنم، تو این مورد نمیشه به حرفهای بقیه انچنان اعتماد کرد