تو را با درخت ها در میان می گذارمبا خوشه های انگور
با دانه های انار
تو را با گنجشک ها درمیان می گذارم
با صبح و باران ...
بعضی ترانه ها برای توست
نمی شود برای همه خواند...
و نباشی
من بهانه می کنم
فرود برگ زرد را بر زمین
چک چک باران را روی ناودان
و حتی هوهوی باد از درز پنجره ی چوبی خانه
اصلا هر چه نشان پاییز است
تلنگر گریستنی است بی پایان
پاییز زیبا نمی شود
اگر
تو نباشی