وقتی دوریم

‏وقتی دوریم

همه چیز یه جور دیگست

نمیشه رفت تا دم در خونه‌ش ، دیدش و برگشت

نمیشه قرار صبحونه فردا رو گذاشت

نمیشه گفت : فردا میایی بریم تا بازار

نمیشه رفت

نمیشه

وقتی دوریم، چیزای معمولی دیگه اونقدر رویایی میشن که یهو فکر می کنی وقتی نزدیک بود خیلی خوب بود! معمولی نبود

‎صابر ابر

پ. ن

قلبم بد فشرده شده

به شدت نیاز به تخلیه روانی دارم. یه حالی هستم  گرفته و داغون متتها عجیب، ساکت. تو دلم آشوب نیست انگار هر چی توش بوده مُرده، خالی خالیم، طوریکه گریه‌‌م هم نمیگیره. تو بگو بغض... حتی بغض هم نکردم

فراموشی

‏

مانده‌ام چگونه تو را فراموش کنم 

اگر تو را فراموش کنم 

سالهایی را نیز که با تو بوده‌ام 

فراموش کنم 

دریا را فراموش کنم 

و کافه‌های غروب را 

باران را 

اسبها و جاده‌ها را 

باید دنیا را، زندگیم را و خودم را نیز فراموش کنم 

تو با همه چیز درآمیخته‌ای

رسول یونان

پ. ن

شعرش قشنگه

کاش

کاش هیچ گذشته ای با هم نداشتیم

آنوقت من می توانستم

به تو زنگ بزنم

و بی دلخوری حالت را بپرسم ؛

چقدر پرسیدنِ حالِ ساده ات

بعید شده حالا...

‎پریسا زابلی پور

آخرین عزیزان

‏تو را دوست داشتم

چنان‌که گویی تو آخرینِ عزیزانِ من بر روی زمینی

و  تو  رنجم دادی

چنان‌که گویی من آخرینِ دشمنانِ تو بر روی زمینم...

‎غاده السمان

تو یا باران

‏