-
تست خودشناسی ناخودآگاه
جمعه 18 خرداد 1397 12:10
به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید و شخصیت خودتان را محک بزنید. 1. اگر چشمهای خود را ببندید و به دریا فکر کنید؛ دریا را با کدام یک از ویژگی های زیر تصور می کنید؟ آبی، شفاف، سبز، گل آلود 2. کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟ دایره، مربع، مثلث 3. فرض کنید در راهرویی راه می...
-
ترانه گریه جواب می دهد
سهشنبه 15 خرداد 1397 23:45
ترانه مجید کاظمی با اسم گریه جواب میدهد تقویم ماه آخر و روز بَدِت تمام شد ساعت خواب رفته در سی ثانیه مانده به هشت خون ردی از رویایی آفتاب مرده پشت سر همخانه ای که گم شد و همسفری که برنگشت به جای خالی تو روی بستر کنار من گریه کنان می رسم و دست و نگاه می کشم دوباره تا برگردم از دوباره ی تکرار تو نام تو را نوشته ام با...
-
یادداشت صد و دهم
سهشنبه 15 خرداد 1397 23:02
-
یادداشت صد و نهم
دوشنبه 14 خرداد 1397 16:01
همیشه از غم کسانی حرف میزنند که میمانند و میسازند .اما هیچوقت به غم آنهایی که میگذارند و میروند فکر کردهای؟ دوستش داشتم آنا گاوالدا
-
گاهی چه بی گناه دلت پیر می شود
جمعه 11 خرداد 1397 15:45
گاهی چه بی گناه ، دلت پیر می شود اینجا همان دمی است که زود دیر می شود گاهی به رغم تشنگی عشق ، عاقبت با حسرتی فقط ، عطشت سیر می شود گاهی همان دو چشم که رامت نموده بود بی رحم چون کمان کمانگیر می شود گاهی همان گلی که به دل پروراندیش خارش به سینه ات چه نفس گیر می شود گاهی که آرزوست بغل سازیش به مهر تنها سراب اوست که تصویر...
-
حذف کردن برنامه ای که از طریق کنترل پنل حذف نمیشه
جمعه 11 خرداد 1397 15:45
امروز یه نرم افزار داشتم و میخواستم حذفش کنم ، اما نمی شد. حتی از یه نرم افزار کمکی برای آن اینسال کردن استفاده کردم اونم جواب نداد. توی نت سرچ زدم و یه پیج دیدم که روش حذف نرم افزار رو از داخل رجیستری یاد می داد و خیلی راحت و عالی حذف شد. البته خارجیه ولی فکر می کنم مراحل رو که نوشته به راحتی می تونید انجام بدید...
-
درگوشی زنونه
یکشنبه 23 اردیبهشت 1397 00:23
-
یادداشت صد و هشتم
چهارشنبه 5 اردیبهشت 1397 10:33
فکر کن وسط کار این پروژه من چه چیزهایی به ذهنم می رسه اگر بچه اول خواهرم بعد دنیا اومدن، زنده مونده بود. اسمش با تربچه کاملا هم آهنگ می شد. اسم دو تا بچه تو شناسنامه شه. حتی این سری آخر که شیراز بودم دیدم درباره ش به تربچه گفته. وسط مکالمه شون رسیدم تو اتاق دیدم داشت به تربچه می گفت آره یه داداش داشتی پیشمون نموند،...
-
یادداشت صد و هفتم
سهشنبه 4 اردیبهشت 1397 14:24
خواهرم اینا دیشب اومدن امروز صبح که سرکار بودم، دکتر میم پیام داده بود خوبین؟ به دانشجو قول هفته دیگه رو بدم؟ میخواستم نخ به نخ موهامو بکنم اینم ساعت اقا.یادم رفته بود عکسشو بذارم. امروز که دوباره عکس فرستاد یادم افتاد یک دو الان تربچه خوابه اومدم بشینم بقیه پروژه رو انجام بدم. به تربچه هم گفته بودم خاله این روزا کار...
-
مشکل کنتراست نور لپتاپ لنوو Z500
دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 18:21
امروز یه دانشجو اومده بود سراغم که استاد لپتاپمو دادم دست یکی از بچه ها فیلم ببینه نمی دونم چکار کرده نور صفحه کم شده هر کاری میکنم زیاد نمیشه. با دکمه های کم و زیاد کردن روشنایی صفحه رو امتحان کردم بازم نشد، تو هر کدوم از منوهای مربوطه رفتم تنظیمات مربوط به روشنایی رو دستکاری کردم بازم جواب نداد. یه سرچ زدم دیدم همه...
-
یادداشت صد و ششم
دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 06:45
نشسته بودم و داشتم آرایش صبحگاهی رو انجام میدادم که برم سرکار. نمیدونم چی شد که یهو مقوله قیمت دراوردن پارسال ارنست اومد تو ذهنم. بعد یه تکونی خوردم و یه کم از آینه دور شدم، دست نگه داشتم زل زدم به خودم و گفتم خیلی بی فکری! به ذهنم رسید خب اون از من کادو گرفته ولی جلو بقیه باید ادعا کنه خودش خریده، پس طبیعیه که حتما...
-
یادداشت صد و پنجم
یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 15:02
ادامه حال نداری و افسردگی دیشب، پیام دادم به همکارم و گفتم من دیر میام حواست به انفورماتیک باشه. سلانه سلانه و سر دل استراحت اماده شدم-مدتها بود اینجوری کیف نکرده بودم. میدونی باید محل کار باشی اما چون یکی جات هست با خیال راحت هی لفتش میدی، مقنعه اتو میکنی، دور خودت الکی می چرخی، ریخت و پاشهایی که بابت برگشتن از...
-
یادداشت صد و چهارم
شنبه 1 اردیبهشت 1397 22:14
دکتر باز همون حرفها رو زد. فیبروکیستیک هستی. درباره اصرار من برای کشف عامل کیستها گفت نه هیچ کاری لازم نیست. حتی برای نوبت ۶ ماه بعدم هم گفت سونو نمیخواد! سونو نمیخواد؟اونم وقتی آبان پارسال تا الان طی دو تا سونو به فاصله ۶ماه، ۵ تا اضافه شده؟ بعد که ابروهای بالا رفته از تعجب منو دید گفت خب سونو بیار ولی دیگه بعد از...
-
آیه مژگان عظیمی
شنبه 1 اردیبهشت 1397 21:22
یک ویدئو کلیپی منتشر شده از مژگان عظیمی خواننده زن افغان که بر اساس شعری از فروغ فرخزاد و اضافاتی از شهرام فرشید خونده شده به اسم آیه. من اول موزیک تنها رو شنیدم و چقدر خوشم اومد. بعد که ویدئو کلیپش رو دیدم منقلب شدم نقطه اوجش این قسمت شعره تن را بدهی، دل ندهی، فرق ندارد یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است از یوتیوب...
-
یادداشت صد و سوم
پنجشنبه 30 فروردین 1397 09:40
مرا به یاد بیاور با همان نشانی های ساده ی همیشگی با همان ده رده پای روی چهره ام با همان خنده های از کودکی مانده ام با همان امضای دوار که می رفت تا نام کوچکم را بنویسد با آن کفشهای کتانی سفید یادت می آید؟ تا سر خیابان را یک ریز می دویدم و تو... خیره خیره نگاهم می کردی من همانم که وقتی گریه اش می گرفت می خندید وقتی دلش...
-
یادداشت صد و دوم
چهارشنبه 29 فروردین 1397 23:13
لِهِ لِه هستم بعد از اون همه ذوق که برای خریدن کادو تولدش داشتم امشب حالمو گرفت قبل از خریدنش میخواستم از خودش نظر بخوام که ساعت بند چرمی دوست داره یا بند فلزی. عصر جمعه، یا شنبه که تعطیل رسمی بود تماس گرفت باهاش صحبت میکردم اون وسطا یهو گفتم یه چیزی بهت بگم؟ گفت چی؟ در آن، پشیمون شدم و گفتم هیچی. تو ذهنم با خودم گفتم...
-
یادداشت صد و یکم
چهارشنبه 29 فروردین 1397 00:40
ایراد داره یکی بدش بیاد سر به سرش بذارن؟ من خوشم نمیاد یکی اذیتم کنه و اعصابم رو با چرت و پرت گویی وسط مکالمه یا گیر دادن به فنا بده. چرا؟ چون بهش خوش میگذره اگر بدونه من اعصابم خورد میشه وقتی هم بگی بدم میاد بهت بگن بی جنبه و ربات خانم! حالم به هم میخوره از این عبارت دفعه بعد که اینو بهم گفت باید بهش بگم اقای روانی...
-
یادداشت صدم
یکشنبه 26 فروردین 1397 14:22
بالاخره امروز خواهرم اینا رفتن گفتم بشینم این پروژه نکبتی دکتر میم رو انجام بدم ولی خیلی اتفاقی و به شکلی بی ربط متوجه شدم برگ نوبت مربوط به یک اردیبهشتم گم شده! حالا نشستم عزا گرفتم که چکار کنم. یعنی نمیشه من یه روز آب خوش از گلوم بره پایین این پروژه چقدر نکبت توشه! اصلا انجام شدنی نیست. هر بار اومدم بشینم انجامش بدم...
-
یادداشت نود و نهم
شنبه 25 فروردین 1397 17:58
امروز که رفته بودم هدیه تولد ارنست رو بخرم یه چیزی یادم اومد. یه سوتی گنده دادم پارسال وقتی میخواستم ریش تراش رو براش بخرم، خواهرم باهام بود اصلا نمیدونم چطوری شده که جلو خواهرم ریش تراش مردونه خریدم و بعدش هم مثلا تقدیم ابوی نشد که بدونه این برای بابامون بوده. خواهر هم هیچی هیچی ازم سوال نکرد! تولد ابوی اردیبهشته. من...
-
یادداشت نود و هشتم
پنجشنبه 23 فروردین 1397 20:59
دو ماه دیگه تولدشه، دارم به اینکه کادو چی باشه فکر میکنم. یه گزینه تو ذهنم دارم ولی نمیدونم بخرم یا نه؟ پارسال دو گزینه داشتم که از بینش اونی که به نظرم واجبتر بود رو انتخاب کردم که ریش تراش بود. اون یکی موند که ساعته. دقیقا نمیدونم میشه همینجوری ساعت خرید؟ از نظر اینکه ایا به دستش میاد یا نه؟ من خودم برای خرید ساعت...
-
یادداشت نود و هفتم
سهشنبه 21 فروردین 1397 19:33
الان از سونو میام. کود پاشون ریختن. دوباره زیاد شده. اولش ٧ تا بود، ۶ماه پیش ٩ تا شده بود و الان شده ١٢ تا رابطه منطقیش اینجوری می شه که بار بعد که سونو کنم می شن ١٧ تا. دکتر سونوگراف هم براش عجیب بود چرا هی داره زیاد میشه دیگه فقط باید هار هار بخندم پ. ن ١. خانم مسئول پذیرش، دفترچه بیمه مو که گرفت؛ گفت دفترچه مال...
-
یادداشت نود و ششم
دوشنبه 20 فروردین 1397 07:25
نشد ما یه تصمیمی بگیریم و کل کائنات دست به دست هم ندن که به انجام نرسه مدتی مدام به والده و ابوی میگفتم شروع کنیم به سالم خواری. مثل همون رژیمی که دو سال پیش داشتم. برنج محدود باشه و هیچ سرخ کردنی نخوریم و روزانه سبزیجات بخار پز مصرف کنیم و از اینجور چیزا بالاخره بعد برگشتنشون از مسافرت راضی شدن به انجامش. قرار بود از...
-
یادداشت نود و پنجم
شنبه 18 فروردین 1397 04:42
وقتی از مرز رد میشین تو کشوری که برای مسافرت چند روزه رفتین چطور لباس میپوشین؟ بار اول سختتون نبود؟ اینجا همیشه اسیر مانتو و حجابیم-هرچند نیم بند و نه سفت و سخت- اونجا که میرین راحتین حجاب رو بردارین؟ هیچوقت فکر نمیکردم واسه مسافرت چند روزه بخوام از ایران برم بیرون-همیشه تصورم رفتن برای دیگه برنگشتن بود- ولی جالبه که...
-
یادداشت نود و چهارم
چهارشنبه 15 فروردین 1397 18:52
تماس گرفته بود و داشتیم صحبت می کردیم. گفت صدا قطع و وصل میشه بذار دوباره تماس بگیرم. مجدد که تماس گرفت صدای حرف زدنش با یکی اومد. با تعجب گفتم کسی باهاته؟ گفت آره داداشم هنگ کردم پ. ن ماجرا از این قراره که هیچی به داداشش نگفته. با هم بیرون بودن، یهو ویرش می گیره جلو اون با من تماس بگیره! به همین ریلکسی. من همه ش فکر...
-
فیس براش
یکشنبه 12 فروردین 1397 19:10
قبلا تو یه پستی درباره فیس براش نوشته بودما هنوزم دلم میخواد بخرم و نشده ولی از این سایت دیدم برند مگنیتون دارن قیمت هم زده 315 تومن به نظر مناسبه مخصوصا که تکنولوژی ویبراتوری داره، اما نه برای الان من- البته هنوز نمی دونم این بهتره یا کلاریسونیک، اون گرونتر از مگنیتونه ولی همیشه به قیمت نیست، اما درکل تعریف...
-
یادداشت نود و سوم
یکشنبه 12 فروردین 1397 17:59
سلام سلام، سال نو تون مبارک، امیدوارم سال پر خیر و برکتی براتون باشه توام با شادی و سلامتی آخ سلامتی، دلم کبابه از قبل از سال تحویل یه سرمایی خوردم که هنوزم ولم نکرده، چندین روز لارنژیت داشتم که اصلا نمی تونستم حرف بزنم، حنجره کاملا تعطیل بود، بعدش هم گلودرد بسیار شدیدی دچار شدم که چندین شب پشت هم کارم به تزریق سرم...
-
یادداشت نود و دوم
جمعه 18 اسفند 1396 18:21
جگرم آتیش گرفته این چند روز به هرکسی می پرستین قسم، الان وقت بچه دوم نبود. اگر بدونین بانو با خاله ریزه چکار میکنه؟ بچه حساس شده، حسودی میکنه. بهانه میگیره، جیغ میزنه. چنان باهاش خشونت به خرج میده که دل آدم کباب میشه. معلومه که وضع بدتر میشه. الان واضح گفت تو منو دوست نداری. دیشب تو گریه ها و بد آرومیهای خان بابا که...
-
اسکراب نمک
جمعه 18 اسفند 1396 07:28
****این مطلب ممکنه هر مدتی آپدیت بشه چون در حال تستهای متعدد هستم و نتایج جدید پیدا کنم**** اگر جوش زدین،دردناکه و از نوع کومدون سر سفید هست و میخواید به قول معروف بترکونید و چرک توش رو خالی کنید، اول بخور بدید یا بعد از استحمام که صورت بخار گرفته اسکراب نمک استفاده کنید.ترکیب خاصی نداره. فقط مقداری نمک بریزید کف...
-
یادداشت نود و یکم
دوشنبه 14 اسفند 1396 20:04
شازده کوچولو دنیا اومد اینجا واسه اینکه به اسم خاله ریزه بیاد، خان بابا صداش کنیم خالو ریزه هم خوبه حتی البته دیروز.گفتم زورم که نرسید تولدش ١٣م نیفته، حداقل پست اعلام تولدش رو امروز بذارم البته اینکه میگم زورم نرسید که لافی بیش نیست. فقط یه بار پرسیدم ١٢م یا ١۴ م نمیشد؟ همین نکته خوب اینکه تا اینجای کار انگار اون...
-
یادداشت نودم
جمعه 11 اسفند 1396 00:08
میان نامِ کوچکم و لبهای تو پنجرهایست که باد منظرهاش را با خود برده است. امروز که قاب نگاه تو مانند سکوت پشت این پنجره تماشاییست میترسم نام کوچکم را از خاطرت ببری مانند کوچهای که خیابانش را خیابانی که شهرش را و شهری که پای ترکخوردهی عابرانش را از یاد برده است. کوچ نام کوچکِ پرندهایست که بالهایش را و تماشا...